هزار دانشجو با شائبه تخلف در حال تحصیل هستند
تاریخ انتشار: ۲۱ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۰۵۰۷۱
به گزارش خبرنگار مهر، محمدعلی زلفیگل وزیر علوم، تحقیقات و فناوری ظهر امروز (چهارشنبه) در حاشیه برگزاری جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی درباره اثبات تقلب هزار نفر در کنکور و حضور این افراد در دانشگاهها گفت: بر اساس قانون، این طور مشخص شده که در کنکور ۱۴۰۰ اگر در تصحیح پاسخنامه شائبه تخلف وجود داشته باشد، یک آزمون مجدد گرفته شود|؛ بنابراین سازمان سنجش این افراد را برای ثبتنام و آزمون مجدد فراخوانده بود تا تأیید شود آنها به درستی وارد دانشگاه شدهاند؛ در نهایت پس از بررسی، این افراد ثبت نام شده بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی بیان کرد: مجلس شورای اسلامی استفساریه داد مبنی بر آن که موارد قانون درباره شائبه تخلف به داوطلبان مربوط است نه دانشجویان؛ بنابراین افرادی که دانشجو شده بودند و سر کلاس رفتهاند شامل حال این موارد قانونی نمیشدند؛ این گروه همان هزار نفر هستند. در واقع استفساریه مجلس حکم کرد که چون این افراد دانشجو شدهاند و دیگر داوطلب نیستند باید سر کلاس بروند و درسشان را ادامه دهند.
وزیر علوم، تحقیقات و فناوری تصریح کرد: پس از آزمون سال ۱۴۰۰ بدون اعلام اسامی افرادی که شائبه تخلف در پاسخنامه آنها وجود دارد، آزمون مجددی گرفته و در صورت تایید معرفی میشدند.
زلفیگل در پاسخ به این سوال که آیا هزار نفر از افراد دارای شائبه تخلف دانشجو شدهاند، اضافه کرد: بله این اتفاق افتاده است. شائبه تخلف برای این افراد بر اساس قانون وجود داشته و سازمان سنجش این افراد را فراخوانده بود که همان قوانین و مسیر برایشان طی شود؛ اما در این بین استفساریه مجلس آمد که در آن عنوان شد این قانون برای داوطلبان است نه کسانی که دانشجو شده و سر کلاس رفتهاند.
وی بیان کرد: وقتی فردی که دانشجو شده و سر کلاس رفته فرا خوانده میشود آثار اجتماعی، روحی و روانی دارد و مجلس بر این اساس استفساریه داده بود که این قانون برای افرادی است که داوطلب هستند و نه برای دانشجویان.
کد خبر 5834675 زينب رجائیمنبع: مهر
کلیدواژه: علوم تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی کنکور تقلب امتحانی مجلس شورای اسلامی سیدابراهیم رئیسی جمهوری اسلامی ایران ایران حسین امیرعبداللهیان محمدباقر قالیباف برنامه هفتم توسعه آفریقا قاره آفریقا هیئت دولت ناصر کنعانی حسین امیر عبداللهیان حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی وزارت کشور دانشجو شده شائبه تخلف سر کلاس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۰۵۰۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نجاتم دهید، دیگر به پایان خط رسیدهام!
به گزارش همشهری آنلاین، زن ۲۷ ساله در حالی که بیان میکرد دیگر به آخر خط رسیدهام، اشکریزان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: آخرین فرزند خانوادهای ۸ نفره هستم. در یکی از شهرکهای اطراف مشهد و در خانوادهای به دنیا آمدم که از نظر اجتماعی و اقتصادی وضعیت خوبی نداشتیم.
هنوز خردسال بودم که پدرم در یک سانحه رانندگی از دنیا رفت و روزهای سخت و تلخ زندگی ما شروع شد. از آن روز به بعد مادرم در زمینهای کشاورزی کارگری میکرد و زمانی که خسته و کوفته به خانه میرسید باید امور خانه را هم انجام میداد.
مادرم اگرچه سعی میکرد چهره خود را شاد و خندان نشان دهد ولی من میدانستم که چه غوغایی در روح و روانش برپاست. در همین حال برادرانم ترک تحصیل کردند تا کمکخرج خانواده باشند ولی هرکدام از آنها هم درگیر مشکلات و گرفتاریهای شخصی خودشان شدند و مادرم همچنان کارگری میکرد.
من هم که به صورت مادرزادی و از ناحیه پا دچار معلولیت جسمی بودم، اعتماد به نفس پایینی داشتم و تلاش میکردم از چشم دوستان و نزدیکانم دور بمانم تا مورد تمسخر قرار نگیرم. این حقارت را کاملا در مدرسه با همه وجودم احساس میکردم و از نگاههای همکلاسی هایم زجر میکشیدم.
فرار زن جوان از دست مرد شیطانصفت | مرا به بیابانهای اطراف شهر کشاند و... بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش | ۲۰ بار مچ شوهرم را با زنهای غریبه گرفتمبا این شرایط نتوانستم ادامه تحصیل بدهم و در مقطع راهنمایی ترک تحصیل کردم. با آنکه در سن نوجوانی قرار داشتم و در رویاها و آرزوهای خودم به سر میبردم، راهی بازار کار شدم تا حداقل مخارج خودم را تامین کنم. اینگونه بود که در یک لباسفروشی در اطراف میدان ۱۷ شهریور مشهد کاری پیدا کردم و به عنوان فروشنده مشغول کار شدم.
هنوز ۲ ماه از آغاز کارم نمیگذشت که با آرمان آشنا شدم. وقتی دیدم پسری نسبت به من مهر میورزد و جملات زیبای عاشقانه بر زبان میراند، شیفته او شدم چراکه محبت را در او جستجو میکردم و به چیز دیگری نمیاندیشیدم. وقتی دیدم او به من که دختری معلولم توجه میکند، همه وجودم لبریز از عاطفه شد.
چند سال بود که با آرمان ارتباط داشتم و بیشتر روزها را با او درپارکها و سینماها قرار میگذاشتم. وقتی خانواده آرمان در جریان این عشق خیابانی قرار گرفتند، او را از خانه طرد کردند. آرمان هم که در یک فروشگاه شاگرد بود، خانه کوچکی را در حاشیه شهر اجاره کرد و ما با همه مخالفتها با یکدیگر ازدواج کردیم. اگرچه نتوانستم مانند خیلی از دختران لباس عروسی بر تن کنم و با جشن و شادی پا به خانه بخت بگذارم، اما همین که ازدواج کرده بودم از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدم.
صاحبکارم چون به بهانههای مختلف به فروشگاه نمیرفتم، مرا اخراج کرد و من برای کمک به مخارج زندگی امور مربوط به نظافت ساختمانها را انجام میدادم.
آرمان که مصرف تفریحی مواد مخدر و سیگار را از همان اوایل جوانی شروع کرده بود، خیلی زود و بر اثر معاشرت با دوستان ناباب در حاشیه شهر به یک معتاد حرفهای تبدیل شد و مرا هم آلوده کرد. با آنکه پسرم تازه به دنیا آمده بود، هر چه دو نفری کار میکردیم باز هم نمیتوانستیم هزینههای اعتیادمان را تامین کنیم.
وقتی به چشمان زیبای فرزندم نگاه میکردم از خودم متنفر میشدم که چرا نباید غذای مناسبی بخورم و فرزندم را اینگونه ضعیف نبینم. خیلی دلم به حال نوزاد شیرخوارهام میسوخت به همین دلیل بارها تصمیم گرفتم از چنگ این هیولای سفید (شیشه) فرارکنم ولی مانند کبوتری خانگی دوباره بر بام مواد افیونی لانه میساختم و روزهای نکبتبار را تکرار میکردم و نابودی آیندهام را به چشم میدیدم. این بود که به کلانتری آمدم تا شاید راهی برای نجات خودم بیابم.
با دستور ویژه سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) راهکارهای قانونی و اقدامات روانشناختی برای نجات زن جوان از منجلاب اعتیاد در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد.